دخترک زیبای مندخترک زیبای من، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 11 روز سن داره

زن تنها و دخترک زیبا

صدا رفت ، تصویر رفت ، اما خاطراتش نرفت..‌

امروز تصمیم داشتم برم پیش بابام. خیلی وقته نرفته بودم پیشش .شاید هشت سال ! نه اینکه فکرش نباشم و فراموشش کرده باشم. نه..... بعد از بیست و سه سال و نیم هنوز طاقت ندارم و باور ندارم. مسیر رو هم گم کرده بودم. با برنامه نشان مسیر رو پیدا کردم ولی همین که ورودی دالرحمه رسیدم حالم بد شد. وقتی حال من بد میشه میفتم رو هوق زدن‌... جوری که حس میکنم  معده ام میاد تو دهنم... نتونستم طاقت بیارم و برگشتم هر چی میخوام خودمو به زندگی دلگرم کنم بازم نمیشه. هر چی فکر نجاتم بازم نمیشه....  خیلی وقته حس زیبای زنانگی به زندگیم ندارم. هیچ وقت غذاهام تزئین شده نیست...همیشه تو خونه لباسام تکراریه...‌هیچ وقت آرایش ندارم...هیچ وقت...
8 اسفند 1401

آزادی

بیچاره من ... که در زندان زمان ، زندانیم  نمیدانم ،  انتظار گذشتن چه را باید بکشم که تمام شود   ............................ خیلی سخته تو زندگی تنها باشی و اسیر یه آدم نافهم بشی 😔 . خیلی حرفا پشت این متن هست که تو سینه ام نگه داشتم و دارم تو خودم میریزم 😔 ...
8 اسفند 1401

نوستالژی

دارم برای عید خونه تکونی میکنم اینو پیدا کردم این تونیک رو سال ۷۷ از پاساژ شهرشب شیراز خریدم. برای لباس عید . اون موقع ۱۳ سالم بود . مارک فروت هست . اون موقع مد بود . از بس دوستش داشتم نگهش داشتم. حتی بعد از ازدواجم هم با خودم آوردمش 😁 . میخوام نگهش دارم برای دخترکم . فکر کنم با ساپورت یا جوراب شلوار مشکی قشنگ میشه 😍. گفتم اینجا همینجوری ثبت کنم بمونه یادگاری ...
5 اسفند 1401

گلسر

اینم گلسرهای های عید دخترکم . لباساش هم تقریبا آماده هست. بعد یه سری هم با لباساش و کفش هاش عکساش رو میذارم😜 قبلا هم گفتم من هر لباسی که برای دخترم میخرم به این خانم تماس میگیرم و گلسر مناسب لباسش رو برام درست میکنن. کلا هر لباس دختر من یه گلسر داره. اینکه که کلکسیون گلسر دارم که میخوام برای یادگاری نگه دارم  ...
4 اسفند 1401

مادر

نمیدونم شما ام مثه من هستید یا نه .... اما من بعضی وقتا ، وقتی مامانم خوابه...زل میزنم به قفسه سینه اش... بالا پایین میره یا نه... ناخودآگاه استرس تمام وجودمو میگیره که نکنه یه وقت تکون نخوره... خیلی وقتا اون قدر سر و صدا میکنم  که بیدار بشه و خیالم راحت بشه همیشه قبل از خواب مادر پدرتون رو ببوسید ...تا وقتی کنارشون هستید  این نفس کشیدنه تموم خونه رو گرم نگه می‌داره پ.ن : الان که مامانم هست قدر این لحظه های دونفره سبزی پاک کردن و چایی خوردن و ...میدونم .  ...
3 اسفند 1401